سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پ ن پ

ارسال شده توسط مدیر وبلاگ:علی در 90/9/30:: 10:0 صبح

*اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه... دوستم می گه داره جون میده..؟ پ ن پ قیافه تو رو دیده از خنده ریسه رفته

*(من و داداشم دوقلو هستیم) در حال قدم زدن بودیم. داداشم چند متر جلوتر از من راه می رفت. یارو اول داداشم رو دید بعد اومد جلوتر من رو دید و گفت: دوقلویید؟ پ ن پ اجسام از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک تر هستند!

*رفتم پمپ بنزین میگم 40 تا بزن. میگه 40 لیتر؟ پ ن پ 40 تا قاشق چای خوری.

*از دل درد دارم می میرم. جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب می خورم. بعد از 2 ساعت طرف اومده بیرون میگه دستشویی داری؟ میگم پ ن پ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین کنم.

*به دوستم گفتم برو بالای نردبون، چراغ رو ببیند گفت بچرخونمش؟ پ ن پ تو چراغ رو نگه دار من نردبون رو می چرخونم!

*دوستم در یخچال رو باز کرده، دیده هیچ توش نیست. میپرسه: واقعا خالیه!؟ پ ن پ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون!

*میگن کریستف کلمب وقتی رسید به آمریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یک سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت: پ ن پ ژاپونه، ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!

*دارم رو تردمیل می دوم، داداشم میگه اینجوری میدویی لاغر کنی؟ پ ن پ مشعل المپیک دارم می برم لندن!!

*یک ساعته از بیرون صدای قار قار میاد... داداشم میگه صدای کلاغه؟ پ ن پ قناریه متال می خونه!

*تنهایی رفتم درمونگاه، منشی میگه: مریض شمایید؟ پ ن پ من میکروبم، اومدم خودم رو معرفی کنم!

*توی اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده، به دستیارم می گم چاقو رو بده. میگه میخوای بند ناف رو ببری؟ پ ن پ می خوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!

*ماشین روشن نمی شه، به خانمم گفتم بشین پشت فرمون هل بدم. گفتم بزن تو دنده. میگه بزنم 2؟ پ ن پ بزن 3 فوتبال داره!

*برای استخدام رفتم یه شرکتی، منشی میگه: شما برای آگهی استخدام اومدین؟ پ ن پ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!!!

*عکس نیمه راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک اومده میگه: عکس تصفیه گذاشتی رو پروفایلت؟ میگم: پ ن پ توی حراج بودم 50 درصد تخفیف بهم خورده این شکلی شدم

*رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟ میگم پ ن پ برا سردردش می خوام!!!

*رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟ میگم پ ن پ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!

*کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟ گفتم پ ن پ می خوام ادای داداش کایکو رو دربیارم.

*دارم به خواهرزاده ام دیکته می گم... رسیده آخر خط، می گه برم سر خط؟ پ ن پ بقیشو رو فرش بنویس!

*تو آشزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟ پ ن پ شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!





بازدید امروز: 551 ، بازدید دیروز: 257 ، کل بازدیدها: 572722
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ